كنيه ها - مجموعه مقالات الزهراء (س) نسخه متنی

اینجــــا یک کتابخانه دیجیتالی است

با بیش از 100000 منبع الکترونیکی رایگان به زبان فارسی ، عربی و انگلیسی

مجموعه مقالات الزهراء (س) - نسخه متنی

سید عبدالرزاق کمونه حسینی، علی اکبر نهاوندی

| نمايش فراداده ، افزودن یک نقد و بررسی
افزودن به کتابخانه شخصی
ارسال به دوستان
جستجو در متن کتاب
بیشتر
تنظیمات قلم

فونت

اندازه قلم

+ - پیش فرض

حالت نمایش

روز نیمروز شب
جستجو در لغت نامه
بیشتر
لیست موضوعات
توضیحات
افزودن یادداشت جدید


اين روايت را ابن حجر به نقل از نسائى نيز ذكر كرده است.

___________________________________

الصواعق المحرقه /66.

محب الدين طبرى از اسماء نقل مى كند كه گويد: «چون فاطمه (سلام الله عليها) حسن (عليه السلام) رابه دنيا آورد، به رسول خدا (صلى الله عليه و آله) عرضه داشتم: اى پيامبر خدا، من خونى از او در حيض و نفاس نديدم! فرمود: آيا نمى دانى كه دخترم پاك و مطهر است و از او خونى در حيض و نفاس مشاهده نمى شود؟»

___________________________________

ذخائر العقبى /44. و

___________________________________

در مورد تسميه ى حضرتش به «بتول» مراجعه شود به:

1- عوالم العلوم ج 11 ص 34- 33 و 73.

2- فاطمه الزهرا (عليهاالسلام). ص 67- 66.

3- احقاق الحق ج 10 ص 26- 25 و 314- 309، و ج 19 ص 12- 11.

مشكوه

___________________________________

مشكوه بر وزن «مصداق»، به معنى چراغدان.- مترجم.



از نامهاى شريف حضرت زهرا (سلام الله عليها) مشكوه است. علامه ى حلى در كشف الحق از حسن بصرى، و ابن بطريق از مناقب ابن مغازلى، به اسنادش از امام حسن (عليه السلام) نقل مى كند، كه چون از ايشان از آيه ى شريفه ى «الله نور السموات والارض مثل نوره كمشكوه فيها مصباح...»: «خدا نور آسمانها و زمين است، مثل نور او همانند چراغدانى است كه درآن چراغى مى باشد...» پرسيدند: فرمود: «مشكاه و چراغدان، فاطمه است (كه نور ائمه از او متجلى است). مصباح (چراغ)، حسن و حسين (عليهماالسلام) مى باشد. الزجاجه كانها كوكب درى (شيشه ى آن كه چون ستاره ى فروزنده مى درخشد)، فاطمه است كه در ميان زنان عالم به سان اخترى تابناك نور مى پراكند. شجره مباركه (درخت مبارك كه به چراغ نور

مى بخشد)، ابراهيم (عليه السلام) است، كه شرقى و غربى- يعنى يهودى و نصرانى- نيست. يكاد زيتها يضى. (نزديك است كه روغن آن شعله گيرد)، يعنى: نزديك است علم از آن بانو به سخن درآيد، ولولم تمسسه نار (هر چند كه به آن آتش نرسد). نور على نور (نور بر نور)، يعنى: امام بعد از امام از فرزندان فاطمه (عليهاالسلام). خداوند هر كه را كه بخواهد، به نور خود هدايت مى كند، يعنى: هر كه را بخواهد، به ولايت آنان رهنمون مى شود.

___________________________________

سوره ى نور آيه 34؛ نورالثقلين ج 3 ص 602 روايت 169 به نقل از اصول كافى؛ تفسير برهان ج 3 ص 136 روايت 15 به نقل از مناقب ابن مغازلى، محدث بزرگوار شيخ حرّ عاملى در كتاب «الفوائد الطوسيه» فائده ى 14 ص 54- 53، درباره ى روايت اصول كافى توضيحاتى آورده است.

درباره ى آيه نور و تأويل «مشكوه» به حضرت زهرا عليهاالسلام مراجعه شود به:

1- غايه المرام مقصد دوم باب 9 و 10 ص 317- 315.

2- بحارالانوار جلد 23 ص 324- 304 باب 18.

3- دلائل الصدق، ج 2 ص 309- 306.

4- احقاق الحق ج 3 ص 460- 458، و ج 9 ص 124، و ج 14 ص 369.

5- فروغ هدايت، مرحوم آيه الله سيد على بهبهانى، آيه ى 29 ص 287- 278.

6- اشعه ى نور، در تفسير آيه ى نور، مرحوم شيخ هادى تهرانى، چاپ كتابفروشى مصطفوى.

7- لمعه ى النور فى تفسير آيه النور (فارسى) تاليف ميرزا يوسف بن حسن الكاوكانى، چاپ چاپخانه رضايى تبريزى 1366 قمرى، 174 صفحه رقعى، با مقدمه ى حضرت آيات: سيد محمد حجت كوه كمرى، ميرزا فتاح شهيدى، سيد شهاب الدين مرعشى نجفى، سيد محسن دهخوارقانى، و ديگران.

8- تفسير آيه النور (عربى)، سيد محمد باقر بن مرتضى طباطبائى يزدى (متوفى 1298)، نسخه خطى شماره ى 2128:3 كتابخانه آيه الله مرعشى نجفى در قم (به نقل: فهرست كتابخانه، ج 7، ص 139). و

___________________________________

از ديگر القاب حضرت زهرا- صلوات الله عليها-، لقب «حانيه» (يعنى مهربان بر همسر و اولاد) مى باشد. در مورد اين لقب، به «بيت الاحزان» محدث قمى (چاپ حسينيه عماد زاده اصفهان، 1404 ه. ق.) ص 14- 12 (و ترجمه ى فارسى آن: زندگانى حضرت فاطمه سلام الله عليها، چاپ كتابفروشى اسلاميه، ص 29- 23) مراجعه شود.

كنيه ها

كنيه ها


فاطمه (عليهاالسلام) مكنى به «ام ابيها» (مادر پدرش) و «ام الحسن» مى باشد. ابن اثير گويد: «فاطمه دختر رسول خدا كنيه ام ابيها داشت.»

ابن عبدالبر، متوفى سال 463، از امام جعفر صادق (عليه السلام) نقل مى كند كه فرمود: «كنيه فاطمه دختر رسول خدا ام ابيها بود.»

مولف گويد: اين از آن رو بود كه حضرت پيغمبر (صلى الله عليه و آله) در ابتداى زندگى، پدر و مادر گرامى خود را از دست داد. اما پس از ميلاد دخت اطهر خود، آن چنان مهر و عطوفتى از او ديد، كه مادر نسبت به فرزندان خود مراعات مى دارد.

ازاين رو حضرتش او را «مادر پدر» ناميد، چنانكه پس از بازگشت از هر جنگ و سفر، ابتدا به ديدار او مى رفت، و چون بر او وارد مى شد، آلام و دردهايش كاهش مى يافت. و رسول خدا با او (صلى الله عليه و آله) به سان مادر رفتار مى كرد، و بسا كه دستش را مى بوسيد، و او را منع مى نمود كه بگويد: اى رسول خدا، بلكه مى فرمود كه بگويد: پدر جان!

___________________________________

مرحوم مؤلف- قدس سره- دراينجا متن روايت را به اجمال و خلاصه بيان كرده اند. متن كامل روايت اين است كه:

از امام صادق (عليه السلام) روايت شده، كه حضرت زهرا عليهاالسلام فرمود: چون آيه ى شريفه ى «لا تجعلوا دعاء الرسول بينكم كدعاء بعضكم بعضا- پيامبر را، مانند خودتان نخوانيد و ندا نكنيد» (سوره ى نور آيه ى 63) من، از رسول اكرم- صلى الله عليه و آله- ترسيدم كه او را «يا ابة» (پدر جان) صدا كنم، و او را «يا رسول الله» خواندم. پس حضرتش، يك يا دو يا سه بار، از من روى برگرداند؛ سپس فرمود:

اى فاطمه، اين آيه درباره ى تو و خاندان تو و نسل تو نازل نشده، تو از من هستى، و من از تو، اين آيه درباره ى اهل جفا و خشونت از قريش نازل شده، كه اهل گردن كشى و كبر و غرور هستند؛ تو، به من، «يا ابة» (پدر جان) بگو، كه اينگونه خواندن تو، دل را بيشتر زنده سازد، و پروردگار را بيشتر راضى مى نمايد.»- نورالثقلين ج 3 ص 629- 628 حديث 265 به نقل از مناقب.

ويژگيها

ويژگيها


فاطمه اطهر (عليهاالسلام)، محبوبترين مردم نزد پدر بزرگوارش بود، و شبيه ترين خلق به حضرتش در كلام و سخن شمرده مى شد. چون راه مى رفت، رسول خدا (صلى الله عليه و آله) گوئى حيات مجدد مى يافت.

___________________________________

درباره فضائل حضرت فاطمه زهرا- صلوات الله عليها- علماى اهل سنت، كتب متعددى نوشته اند. از جمله:

1- تحرير النقول فى مناقب امنا حواء و فاطمه البتول، تاليف ابن صباغ مالكى (784- 855)، كه نسخه ى از آن به شماره ى 1927 در كتابخانه ى ملى پاريس موجود است. (تراثنا، سال اول، شماره دوم، ص 56)

2- الثغور الباسمه فى مناقب السيده فاطمه- حافظه- سيوطى (متوفى 911)- نسخه هاى متعددى از اين رساله موجود است، كه برخى از آنها در نشريه ى تراثنا، سال اول، شماره سوم، ص 44 ذكر شده است.

ترمذى، به اسناد خود از جميع بن عمير روايت نموده كه گفت: «بر عايشه وارد شدم و پرسيدم: چه كسى از مردم نزد رسول خدا (صلى الله عليه و آله) محبوبتر بود؟ گفت: فاطمه (سلام الله عليها). گفتم: از مردان؟ گفت: همسرش (على عليه السلام)؛ كه من او را جز روزه دار شب زنده دار

نديدم.»

___________________________________

صحيح ترمذى 320:2.

اين روايت را ابن حجر عسقلانى متوفى 852 نيز روايت مى كند.

همچنين ابن حجر، به اسناد خود از ابوبريده از پدرش نقل مى نمايد كه گفت:

«محبوبترين مردم نزد رسول خدا، از زنان فاطمه و از مردان على بن ابى طالب (عليهماالسلام) بود.»

___________________________________

الاصابه 365:4.

اين روايت را ترمذى

___________________________________

صحيح ترمذى 319:2.، نسائى

___________________________________

خصائص نسائى /29.، ابن عبدالبر

___________________________________

الاستيعاب 351:2. و حاكم

___________________________________

مستدرك الصحيحين نقل كرده اند.

محب الدين طبرى، متوفى سال 694، گويد: ابوسعيد در كتاب «شرف النبوه» نقل نموده كه رسول خدا (صلى الله عليه و آله) به على (عليه السلام) فرمود: «به تو، سه چيز داده شده كه هيچ كس- حتى من- برخوردار از آنها نيست: پدر عيالى چون من دارى كه كسى هم پايه ى من نيست؛ همسرى مثل دخترم در اختيار دارى كه من همانند او را ندارم؛ (فرزندانى همچون) حسن و حسين (عليهماالسلام) از نسل تو پديد آمده اند، كه از صلب من آفريده نشده اند؛ اما من از شما هستم و شما از من.»

___________________________________

الرياض النضره 202:2.

و ترمذى به اسناد خود از ابن بريده از پدرش نقل نموده كه گفت: «محبوبترين زنان نزد رسول خدا (صلى الله عليه و آله)، فاطمه بود و از مردان

على (عليهماالسلام).»

___________________________________

صحيح ترمذى 319:2. و

___________________________________

روايات فراوانى به اين مضمون وارد شده كه بخشى از آنها، از مصادر ذيل آمده است:

1- عوالم العلوم، ج 11، ص 60- 58.

2- احقاق الحق ج 10 ص 172- 167: فاطمه، محبوبترين مردم نزد پيامبر بود.

3- احقاق الحق ج 10 ص 173- 172 و ج 17 ص 316- 315:

محبوبترين زنان به نزد پيامبر، فاطمه بود و محبوبترين مردان، على (عليهم السلام).

4- احقاق الحق ج 10 ص 182- 176 و ج 19 ص 98- 96:

فاطمه، محبوب ترين فرد خاندان پيامبر نزد پيامبر بود.

5- در كتاب سليم بن قيس، چاپ نجف، ص 174- 172، روايت شد كه روزى اميرالمؤمنين (عليه السلام) بر فراز منبر، برخى از احاديث جعلى عمرو عاص را ذكر فرمود، از جمله اين حديث كه پيامبر فرمود: «عايشه محبوبترين زنان و ابوبكر محبوبترين مردان نزد من هستند»!

حضرت امير (عليه السلام) درهمين خطبه، پاسخ عمرو عاص را داد، و فرمود: «بخدا قسم، عمرو عاص در اين گفته اش در مورد عايشه و پدرش، هيچ چيزى را نمى جويد جز رضاى معاويه را. و بتحقيق، كه رضاى او را- به بهاى خشم خدا- بدست آورده است.»

صديقه طاهره (سلام الله عليها) شبيه ترين مردم در سيره و شيوه و نشستن و برخاستن و ره سپردن به حضرت رسالت پناه (صلى الله عليه و آله) بود، و از او راستگوتر مشاهده نشد. احمد بن حنبل، به سند خود از انس بن مالك نقل نموده كه گفت: «كسى به سان حسن بن على و فاطمه (عليهم السلام) شبيه حضرت پيغمبر (صلى الله عليه و آله) نبود.»

___________________________________

مسند احمد 164:3.

ترمذى به اسناد خود از عايشه نقل كرده است: «كسى را نديدم كه در سيره و روش و نشست و برخاست، همانند فاطمه (سلام الله عليها) دختر رسول خدا (صلى الله عليه و آله) به آن حضرت شبيه باشد. چون او نزد پيامبر مى رفت، برايش برمى خاست. و او را مى بوسيد و در جاى خود مى نشاند. به همين ترتيب پيامبر نيز چون بر او وارد مى شد، فاطمه (سلام الله عليها) از جا برمى خاست و پدرش را مى بوسيد و او را در جاى خود مى نشاند.»

___________________________________

صحيح ترمذى 319:2.

اين حديث را ابوداود در باب «ما جاء فى القيام»

___________________________________

صحيح ابوداوود 223:3. و حاكم

___________________________________

مستدرك الصحيحين 172:4. و بخارى

___________________________________

ادب المفرد /136. نقل كرده اند. همچنين حاكم به اسناد خود از عايشه نقل كرده كه گفت: «كسى را نديدم كه در كلام و سخن، همانند فاطمه (سلام الله عليها) به رسول خدا (صلى الله عليه و آله) شبيه باشد. چون او بر پدرش وارد مى شد، به او خوش آمد مى گفت، و برايش برمى خاست، و دستش را مى گرفت و مى بوسيد، و او را در جاى خود مى نشاند.» حاكم گويد: اين حديث طبق موازين شيخين (بخارى و مسلم» صحيح است.

___________________________________

مستدرك 154:3.

روايت فوق را بخارى

___________________________________

الادب المفرد /141.، ابوعمر عبدالبر

___________________________________

الاستيعاب 751:2. و بيهقى

___________________________________

سنن بيهقى 101:7. نقل كرده اند.

ابونعيم اصفهانى، متوفى سال 430 به سند خود از عمر و بن دينار و او از عايشه نقل كرده كه گفت: «كسى را راستگوتر از فاطمه، غير از پدرش نديدم.»

___________________________________

حيله الاولياء 41:2.

ابن حجر عسقلانى به اسناد خود از عايشه دختر طلحه از عايشه دختر ابى بكر روايت كرده است كه گفت: «كسى را نديدم كه در كلام و سخن، شبيه تر از فاطمه به رسول خدا باشد. چون بر پدر وارد مى شد، برمى خاست و او را مى بوسيد و به او خوش آمد مى گفت. كما اينكه فاطمه (عليهاالسلام) نيز با پدر بزرگوارش چنين مى نمود.»

ابن حجر به اسناد ديگر از عباده از عايشه روايت مى كند: «كسى را راستگوتر از فاطمه غير از پدرش نديدم.»

___________________________________

الاصابه 365:4.

همچنين ابن حجر، به هنگام ذكر اوصاف فاطمه دختر حمزه ى سيد الشهداء به اسناد خود از على (عليه السلام) نقل مى كند كه فرمود: «پارچه ى ديبايى به حضور پيامبر صلى الله عليه و آله و سلم هديه داده شد. آن حضرت فرمود: آن را مقنعه اى در بين فواطم

___________________________________

فواطم، جمع فاطمه است- مترجم. قرار مى دهم. پس آن را چهار قسمت نمودند و ميان فاطمه دختر رسول خدا، فاطمه ى بنت اسد، فاطمه ى بنت حمزه، و ديگرى- كه نام نبرده اند- تقسيم ساختند.»

___________________________________

الاصابه 400:4. همچنين حاكم نيشابورى، از عايشه نقل مى كند، كه گفت: «كسى را مانند فاطمه نديدم كه در كلام و سخن شبيه پيامبر خدا باشد. چون او بر پدرش وارد مى شد، برايش برمى خاست و مى بوسيدش و به او خوش آمد مى گفت و او را در جاى خود مى نشاند. چون رسول خدا (صلى الله عليه و آله) نيز بر او وارد مى شد، فاطمه براى حضرتش برمى خاست و به استقبال پدر مى رفت و دستش را مى بوسيد.» حاكم اين روايت را طبق شرايط بخارى و مسلم صحيح مى داند.

___________________________________

مستدرك الصحيحين 160:3. همچنين از مستدرك حاكم روايتى در اين باره گذشت

___________________________________

ج 3 ص 153. كه آن را به شرط شيخين صحيح دانسته و ذهبى نيز به صحت آن اقرار كرده است.

___________________________________

درباره ى احاديث شباهت فاطمه به پيامبر- صلى الله عليه و آله- مراجعه شود به:

1- احقاق الحق ج 10 ص 256- 246 و ج 19 ص 17- 14.

2- فضائل الخمسه ج 3 ص 159- 157.

و درباره ى رواياتى كه دلالت دارد كه پيامبر اكرم، حضرتش را مى بوسيد، و اكرام و تعظيم مى فرمود مراجعه شود به:

1- عوالم العلوم ج 11 ص 64- 60.

2- احقاق الحق ج 10 ص 187- 185 و ج 19 ص 102- 101.

از احاديث وارده بيانگر اين است كه صديقه ى كبرى (سلام الله عليها) محبوبترين مردم نزد پدر گرامش بود، روايتى است كه ابن اثير به سند خود از اميرالمؤمنين (عليه السلام) نقل مى كند كه فرمود: «از رسول خدا پرسيدم: كداميك از ما نزد ششما محبوبتريم: من يا فاطمه؟ فرمود: فاطمه نزد من محبوبتر از تو است، و تو نيز عزيز از او نزد من هستى».

___________________________________

اسدالغابه 522:5.

احمد بن شعيب نسائى، متوفى سال 303، به سند خود از راوى نقل كرده كه گفت: شنيدم على (عليه السلام) بالاى منبر كوفه مى فرمود: «من فاطمه را از رسول خدا (صلى الله عليه و آله) خواستگارى نمودم، و او دخترش را را به عقد من درآورد. گفتم: اى رسول خدا، من نزد شما محبوبترم يا او؟ فرمود او نزد من محبوبتر است و تو عزيزتر.»

___________________________________

خصائص /37. اين حديث را متقى هندى ذكر نموده و گويد طبرانى از ابوهريره چنين روايت كرده است.

___________________________________

كنز العمال 219:6. همچنين مناوى، حديث را با ذكر صحت آن نقل مى نمايد.

___________________________________

فيض القدير 422:4. همچنين، مناوى در كتاب ديگر خود، و ابن حجر هيثمى آن را نقل كرده و گويند: طبرانى آن را در «اوسط» از ابوهريره روايت كرده است.

___________________________________

كنوزالحقايق /96. مجمع الزوائد 173:9.

همچنين متقى هندى و مناوى به اسناد خود گويند: رسول خدا (صلى الله عليه و آله) به فاطمه (عليهاالسلام) فرمود: «دخترم! تو برخوردار از دلسوزى فرزند (يا احتمالا پدر) هستى، و على از تو نزد من عزيرتر است.»

اين روايت طبرانى از ابن عباس است.

___________________________________

كنزالعمال 159:6. كنوزالحقائق /184. و

___________________________________

احاديث، به مضمون «فاطمه احب الى رسول الله و على اعز عنده» بسيار است. مراجعه شود به:

1- احقاق الحق ج 3 ص 456- 454، ج 7 ص 17- 10 ص 175- 174، ج 14 ص 610- 603، ج 17 ص 104- 101، ج 19 ص 100- 99.

2- فصائل الخمسه ج 2 ص 219- 217.

ابن اثير به سن خود از ابوهاشم خادم رسول خدا (صلى الله عليه و آله) نقل مى كند كه گفت: «مادرم كنيز حضرت پيغمبر بود. ايشان پدر و مادرم را آزاد ساخت. روزى رسول خدا از مسجد آمد، و مشاهده نمود كه على و فاطمه خفته اند و آفتاب بر آنان پرتو افكنده است. پس بالاى سرشان نشست و عباى خيبرى خود را بر آنان افكند و سه بار فرمود: برخيزيد: اى محبوبترين افراد باديه نشين و شهرنشين (نزد من)!»

ابن اثير گويد: ابوموسى آن را روايت مى نمايد.

___________________________________

اسد الغابه 314:5.

محب الدين طبرى به اسناد خود از عايشه باز مى گويد: «از مردان: مردى مانند او (على عليه السلام): و از زنان، زنى مانند همسر او (فاطمه عليهاالسلام) را نزد رسول خدا (صلى الله عليه و آله) محبوبتر نديدم.»

طبرى گويد: اين روايت را مخلص و حافظ دمشقى (در كتب خود) آورده اند.

___________________________________

الرياض النضره 161:2.

ابن سعد، به اسناد خود از ابن عباس نقل نموده كه گفت: «چون رقيه

/ 55