خانه ى فاطمه، سرايى مقدّس است - مجموعه مقالات الزهراء (س) نسخه متنی

اینجــــا یک کتابخانه دیجیتالی است

با بیش از 100000 منبع الکترونیکی رایگان به زبان فارسی ، عربی و انگلیسی

مجموعه مقالات الزهراء (س) - نسخه متنی

سید عبدالرزاق کمونه حسینی، علی اکبر نهاوندی

| نمايش فراداده ، افزودن یک نقد و بررسی
افزودن به کتابخانه شخصی
ارسال به دوستان
جستجو در متن کتاب
بیشتر
تنظیمات قلم

فونت

اندازه قلم

+ - پیش فرض

حالت نمایش

روز نیمروز شب
جستجو در لغت نامه
بیشتر
لیست موضوعات
توضیحات
افزودن یادداشت جدید


پدرشان حضرت سجاد (عليهماالسلام) در كتاب «كنز جامع الفوائد» نقل شده است.

محبّ الدين احمد بن عبدالله طبرى، از انس بن مالك نقل مى كند كه گفت: «رسول خدا (صلى الله عليه و آله)، به هنگام خروج براى نماز صبح به مدت شش ماه بر درب خانه ى فاطمه (عليهاالسلام) مى گذشت و مى فرمود: نماز اى خاندان رسالت! جز اين نيست كه خدا مى خواهد پليدى را از شما بزدايد و پاك و مطهّرتان گرداند.»

___________________________________

ذخائر العقبى /24.

محبّ الدين طبرى از ابوحمراء نقل مى كند كه گفت: «نُه ماه مصاحب رسول خدا (صلى الله عليه و آله)، بودم. چون صبح فرا مى رسيد، بر درب خانه ى على و فاطمه (عليهاالسلام) مى آمد و مى فرمود: «خدا شما را رحمت كناد، جز اين نيست كه خدا مى خواهد پليدى را از شما بزدايد و پاك و مطهّرتان گرداند.»

___________________________________

ذخائر العقبى /24.

اين روايت را، عبد بن حميد در كتاب خود وارد نموده است. ترمذى نيز در «باب سوره الاحزاب»، از انس شبيه حديث گذشته، را ياد مى نمايد، و آن را روايتى حسن مى داند.

احمد بن حنبل هم آن را از انس ياد كرده است.

___________________________________

مسند احمد 259:3 و 285. همچنين حاكم نيشابورى آن را ياد مى نمايد و طبق شرايط مسلم صحيح معرفى مى كند.

___________________________________

مستدرك صحيحين 158:3.

سيوطى در تفسير «الدرّالمنثور» از مردويه و ابن جرير از ابوحمراء نقل مى كنند كه گفت: «هشت ماه در خدمت رسول خدا (صلى الله عليه و آله) در مدينه بودم. هيچ گاه براى نماز صبح خارج نمى شد، مگر آنكه به درب خانه ى على (عليه السلام) مى آمد و دستانش را بر دو طرف درب مى گذارد و

مى فرمود: «نماز نماز! جز اين نيست كه خدا مى خواهد كه بدى را از شما خاندان بزدايد، و شما را پاك گرداند».

او همچنين از ابن مردويه از ابن عباس نقل مى كند كه گفت: «نُه ماه همراه رسول خدا (صلى الله عليه و آله) بوديم. به هنگام هر نماز به درب خانه ى على بن ابى طالب (عليه السلام) مى آمد و مى فرمود: سلام و رحمت و بركات الهى بر شما اى خاندان رسالت، جز اين نيست كه خدا مى خواهد كه بدى را از شما خاندان بزدايد، و شما را پاك گرداند. هر روز پنج مرتبه چنين مى نمود.»

خانه ى فاطمه، سرايى مقدّس است

خانه ى فاطمه، سرايى مقدّس است


رسول خدا (صلى الله عليه و آله) چون به درب خانه ى فاطمه (عليهاالسلام) مى گذشت، اين كلام خداى تعالى را قرائت مى فرمود: «فى بيوت اذن الله ان ترفع و يذكر فيها اسمه»

___________________________________

سوره ى نور آيه ى 36.: «در خانه هايى كه خدا اجازه داد كه بلند گردد و نامش در آنجا ياد شود.»

سيوطى در تفسير «الدر المنثور» ذيل آيه ى فوق گويد: ابن مردويه از بريده حديث آورده است كه: «رسول خدا (صلى الله عليه و آله) آيه ى «فى بيوت...» را قرائت نمود. مردى برخاست و گفت: اينها چه خانه هايى است؟ فرمود: خانه هاى پيامبران. ابوبكر برخاست و گفت: اين خانه از آنهاست؟ و اشاره به خانه ى على و فاطمه (عليهاالسلام) كرد، فرمود: آرى. و از برترين آنها.».

ثعلبى، در تفسير خود، از انس بن مالك و بريده روايت كرده كه گفتند: «رسول خدا (صلى الله عليه و آله) قرائت نمود: فى بيوت... مردى برخاست و گفت: چه خانه هايى اى رسول خدا، آيا اين خانه ى- على و

فاطمه (عليهاالسلام)- از آنهاست؟ فرمود: آرى. و از برترين آنها.»

___________________________________

در مورد «بيوت مقدسه»، علاوه بر مصادر معرفى شده ذيل «لقب مشكوه» (فصل دوم از بخش اول همين كتاب)، به مصادر ذيل مراجعه شود:

1- بحار الانوار ج 10 ص 155، ج 23 ص 325 تا 332، و ج 36 ص 118.

2- غايه المرام، مقصد دوم، باب 11 و 12 ص 318- 317.

3- احقاق الحق ج 9 ص 137.

4- فروغ هدايت، آيه الله بهبهانى، آيه 28، ص 277- 272.

فاطمه، مادر امامان

فاطمه، مادر امامان


از خصايص زهراى مرضيّه (سلام الله عليها)؛ و شرف و فضل آن بانو كه به واسطه ى آن، بر ديگر زنان عالم امتياز مى يابد اين است كه خداى تعالى، نسل رسول خدا (صلى الله عليه و آله) را از او قرار داد. آرى او همسرى چون اميرالمؤمنين (صلوات الله عليه) دارد؛ و مادر امامان پاك نهاد و معصوم (عليهم السلام) مى باشد.

حضرت پيغمبر (صلى الله عليه و آله) هشت فرزند داشت: چهار پسر و چهار دختر. پسران ايشان عبارت بودند: از: قاسم- كه حضرتش به سبب او به ابوالقاسم كنيه گرفت- طاهر، طيّب موسوم به عبدالله و ابراهيم. سه پسر اول از خديجه مى باشد و ابراهيم از ماريه ى قبطيه.

دختران نيز، موسوم به رقيه، امّ كلثوم، زينب و فاطمه ى زهرا (عليهاالسلام) بودند. حضرت رسول (صلى الله عليه و آله) از هيچ يك از فرزندانش داراى نواده اى نگشت، مگر از صديقه ى اطهر كه نسل پدر بزرگوارش را حفظ نمود. و فرزندان آن بزرگ بانو، فرزندان رسول خدا محسوب مى شوند. چنانچه ابن حجر هيثمى گويد: «نسل حضرت پيغمبر (صلى الله

عليه و آله) از همه ى فرزندانش قطع شد مگر از فاطمه (سلام الله عليها).»

___________________________________

الاصابه 362:3.

متقى هندى روايت نموده كه پيامبر اكرم فرمود: «فرزندان هر دخترى، منسوب به طائفه ى پدر (شوهر) اوست، مگر فرزندان فاطمه (سلام الله عليها) كه من ولى و طائفه و پدر آنانم.»

___________________________________

كنز العمال 152:6.

اين حديث را طبرانى از حضرت زهرا (سلام الله عليها) و نيز ابن حجر

___________________________________

الصواعق المحرقه /112. و طبرانى از عبدالله بن عمر نقل كرده اند. حاكم نيز شبيه آن را جابر روايت كرده و در پايان آن گويد: اين حديثى صحيح است كه بخارى و مسلم آن را نقل نكرده اند.

___________________________________

مستدرك الصحيحين 164:3.

ابونعيم در «معرفه الصحابه» به سند خود از عمر بن خطاب نقل مى كند كه گفت: از رسول خدا (صلى الله عليه و آله) شنيدم كه فرمود: «هر حسب و نسبى در روز قيامت از هم مى گسلد، مگر حسب و نسب من. و هر فرزندى به پدرش منتسب مى باشد، بجز فرزندان فاطمه كه من پدر آنانم.»

ابوصالح مؤذن در كتاب اربعين (چهل حديث) خود در فضايل حضرت زهرا (سلام الله عليها)، و حافظ ابومحمد عبدالعزيز اخضر، به سند خود از عمر بن خطاب نقل مى كنند كه: رسول خدا (صلى الله عليه و آله) فرمود: «هر حسب و نسبى در روز قيامت منقطع است، مگر حسب و نسب من. و همه ى فرزندان آدم بر پدرانشان منسوب هستند، مگر فرزندان فاطمه (سلام الله عليها) كه من پدر آنانم.»

حاكم نيشابورى به سند خود از جابر نقل مى كند كه رسول خدا (صلى الله عليه و آله) فرمود: «تمام فرزندان مادران، به پدرشان منتسب

مى باشند، بجز فرزندان فاطمه كه من ولى و پدرشان هستم.» حاكم گويد: اين روايتى صحيح است

___________________________________

مستدرك 164:3.

متقى هندى روايت مى كند كه آن حضرت فرمود: «هر فرزندى به پدرش منسوب مى شود، جز فرزندان فاطمه، كه من ولىّ و پدرشان هستم. آنان از طينت من خلق شده اند. واى بر دروغ پنداران فضايل آنها! هر كه آنان را دوست بدارد، خدا را دوست داشته؛ و هر كه با آنان دشمنى نمايد، با خدا دشمنى ورزيده است.»

___________________________________

كنزالعمال 216:6.

اين حديث جابر را ابن عساكر نيز نقل مى نمايد.

همچنين متقى در ضمن نقل حديص نبوى گويد: «هر دختر زاده اى به پدرش منتسب مى شود، مگر فرزندان فاطمه، كه من ولى و پدر آنانم.»

___________________________________

كنزالعمال 220:6.

اين حديث را طبرانى از فاطمه ى زهرا (سلام الله عليها) روايت نموده است.

محبّ الدين طبرى، از عمر نقل مى كند كه حضرت خاتم الانبياء (صلى الله عليه و آله) فرمود: «فرزند هر فردى به او منسوب مى باشد، مگر فرزندان فاطمه كه من پدر و وليشان هستم.»

___________________________________

ذخائرالعقبى /121.

اين حديث را احمد در بخش مناقب (كتاب مسند) نقل نموده است.

ابن حجر هيثمى از فاطمه ى كبرى (سلام الله عليها) و او از پدر گرامش نقل مى كند كه فرمود: «فرزندان هر مادرى به پدرشان منسوب مى شود، مگر فرزندان فاطمه.»

___________________________________

مجمع الزوائد 172:9.

اين حديث را طبرى و ابويعلى روايت نموده اند.

خطيب بغدادى به دو طريق از فاطمه دختر امام حسين (عليه السلام) از فاطمه ى اطهر (سلام الله عليها) حديث آورده است كه حضرت پيغمبر (صلى الله عليه و آله) فرمود: «فرزندان هر مادرى به پدر و طائفه شان منتسب مى شوند، مگر فرزندان فاطمه كه من پدر و طائفه شان هستم.»

___________________________________

تاريخ بغداد 185:11.

مناوى

___________________________________

فيض القدير 223:2. و ابن حجر

___________________________________

الصواعق المحرقه /74. از طبرانى نقل نموده اند كه جابر و ابن عباس گفتند: «رسول خدا (صلى الله عليه و آله) فرمود «بدرستى كه خداوند، نسل هر پيامبرى را در صلب او قرار داد، و نسل مرا در صلب على بن ابى طالب (عليه السلام).»

اين روايت را ابن حجر نيز ياد نموده

___________________________________

الصواعق المحرقه /93. و گويد: ابوالخير حاكمى آن روايت مى نمايد.

صاحب «كنوز المطالب فى آل ابى طالب»، روايت فوق را آورده، و در ادامه ى آن افزوده است: «چون روز قيامت شود، مردم به اسم مادرانشان خوانده مى شوند، و اين به لحاظ پنهان داشتن (ناپاكى نطفه ى آنها) است، جز اين- و اشاره به على (عليه السلام) نمود- و ذرّيّه اش، كه به نام (و نسب) خودشان خوانده مى شوند، زيرا ولادت آنان از طريق حلال و پاك صورت گرفته است.»

اين فرمايش نبوى كه: «خداوند ذرّيّه ى مرا در صلب على (عليه السلام) قرار داد»، مقصود از آن، ذرّيه ى باقيه ى آن حضرت است كه از نسل امير مؤمنان- صلوات الله عليه- مى باشد.

خطيب بغدادى به سند خود از عبدالله بن عباس نقل مى كند كه گفت: «من و پدرم عباس بن عبدالمطلّب، در حضور رسول خدا نشسته بوديم كه على بن ابى طالب (عليه السلام) آمد و سلام نمود. پيامبر اكرم پاسخ سلام او را داد و به او خوش آمد گفت. و برخاست و او را در آغوش گرفت. و بين دو چشمانش را بوسيد. و در سمت راست خود نشانيد. عبّاس گفت: اى رسول خدا، آيا اين را دوست دارى؟ فرمود: اى عموى رسول خدا، بخدا قسم، خدا بيشتر از من، او را دوست دارد. بدرستى كه خدا، ذرّيّه ى هر پيامبر را در صلب او قرار داده و ذرّيّه ى مرا در صلب اين.»

___________________________________

تاريخ بغداد 316:1.

مؤلف گويد از اين احاديث نبوى به دست مى آيد كه فرزندان و ذرّيّه ى حضرت رسول (صلى الله عليه و آله)، فرزندان دخترش فاطمه و على (عليه السلام) هستند. و آن حضرت، بزرگ و پدر عظيم الشأن اين خاندان مى باشد.

فاطمه (عليه السلام) از اميرالمؤمنين (صلوات الله عليه) داراى چهار فرزند شد: حسن، حسين، ام الحسن زينب كبرى و ام كلثوم رقيه ى كبرى (عليهم السلام). همچنين زهراى اطهر، بعد از وفات پدر، فرزند پسرى- كه رسول خدا (صلى الله عليه و آله)، او را در دوران حمل «محسن» ناميده بود- سقط نمود. اينان همگى فرزندان مولاى متّقيان از فاطمه ى زهرا (عليهاالسلام) هستند.

عبدالرحمن بن جوزى به هنگام ياد حضرت سيدةالنساء و اولاد آن بزرگ بانو- عليها و عليهم السلام- گويد: «ابن اسحاق، در بيان اولاد فاطمه از على (عليهماالسلام) محسن را بر شمرده است كه در طفوليت درگذشت.»

___________________________________

صفوه الصفوه 3:2.

بنابراين مشخّص شد كه فرزندان و نسل حضرت رسول (صلى الله عليه و آله) از اميرالمؤمنين و دختر والا تبارش فاطمه ى اطهر (سلام الله عليها) مى باشد.

متقى هندى گويد: ابويعلى، در مسند خود، از پيامبر اكرم (صلى الله عليه و آله) روايت آورده كه به على (عليه السلام) فرمود: «تو برادر و پدر فرزندانم هستى، و بر سنت من نبرد مى كنى.»

___________________________________

كنز العمال 404:6

اين حديث را احمد در بخش مناقب (مسند) و ابن حجر نيز نقل نموده اند.

___________________________________

الصواعق المحرقه /75.

حاكم نيشابورى

___________________________________

مستدرك الصحيحين 317:3. و ذهبى در كتاب «تلخيص» خود از حضرت پيغمبر (صلى الله عليه و آله) بازگو نموده اند كه فرمود: «واما تو اى على، برادر و پدر فرزندانم مى باشى و از من هستى و به سوى من.»

حاكم، اين حديث را طبق موازين بخارى و مسلم، صحيح مى داند.

___________________________________

در اين موضوع، مراجعه شود به:

1- الغدير، ج 7، ص 129- 122.

2- فضائل الخمسه، ج 2 ص 181- 180، و ج 3 ص 183- 182.

3- احقاق الحق ج 7 ص 9- 4، ج 9 ص 655- 644، ج 10 ص 239، ج 17 ص 295- 292، ج 18 ص 335- 331، و ج 19 ص 65- 64.

4- بحارالانوار، 43، ص 234- 228.

5- بحارالانوار، ج 25 ص 248- 212، و ج 36 ص 383 به بعد.

مهدى- عليه السلام- از فرزندان فاطمه- عليهاالسلام- است

حاكم نيشابورى به سند خود از غلام عبدالرحمن بن عوف نقل مى كند

/ 55