و اما الجدار آیه جدار و مظلومیت بیت فاطمه (علیهاالسلام) نسخه متنی

اینجــــا یک کتابخانه دیجیتالی است

با بیش از 100000 منبع الکترونیکی رایگان به زبان فارسی ، عربی و انگلیسی

و اما الجدار آیه جدار و مظلومیت بیت فاطمه (علیهاالسلام) - نسخه متنی

حسین غیب غلامی هرساوی

| نمايش فراداده ، افزودن یک نقد و بررسی
افزودن به کتابخانه شخصی
ارسال به دوستان
جستجو در متن کتاب
بیشتر
تنظیمات قلم

فونت

اندازه قلم

+ - پیش فرض

حالت نمایش

روز نیمروز شب
جستجو در لغت نامه
بیشتر
لیست موضوعات
توضیحات
افزودن یادداشت جدید


«سيّده نساء أهل الجنه»

[البخارى: مناقب فاطمه 83:7. المستدرك 151:3.]

«سيّده نساء العالمين و سيّده نساء المومنين؟ و سيّده نساء هذه الأمه؟!»

[المستدرك 156:3، و قال الذهبى: «صحيح و هو عند (مسلم) من حديث أطول: 127:2:2.]

و «الحسن والحسين سيّدا شباب اهل الجنه،»

[عن مجمع الزوائد 201:9.]

و در آن خانه على بن ابى طالب بود كه او «مولى كل مومن و مومنه الذى حبه دليل الايمان

[الترمذى 298:2 رقم 3736. النسائى 116:8. فتح البارى 63:1. سنن ابن ماجه رقم 114. شرح السنّه 114:14. كنز العمّال 11 رقم 32878- 33029. مجمع الزوائد 133:9. البدايه والنهايه 355:7.]و بغضه دليل النفاق» و ولايته «الجواز على الصراط»

[كنز العمّال 621:11 رقم 33022. تاريخ بغداد 161:3 رقم 1203.]

راستى و بحق بايد پذيرفت كه:

بيت فاطمه أفضل البيوت و أشرفها لأن نفسها أفضل الناس بعد أبيها و أنها أفضل من الشيخين كما نصّ على ذلك «السهيلى»

[فيض القدير- المناوى. شرح الجامع الصغير: السيوطى 421:4 و 107:3، رقم 5833، ط. دارالمعرفه- بيروت. الروض الأنف: السهيلى، عبدالرحمن بن عبدالله بن أحمد بن اصبغ الأندلسى، المتوفى 581، يكنى اباالقاسم و ابازيد.

قال الذهبى فى تذكره الحفاظ: الحافظ العلّامه صاحب التصانيف المونقه صنّف كتاب «روض الانف» شرح السيره النبويه، فأجاد وأفاد، و ذكر انه استخرجه من «مائه و عشرين» مصنّفا و له كتاب: «الاعلام بما ابهم فى القرآن من اسما الأعلام» و له كتاب «الفرائض» و غير ذلك، و كان اماما فى لسان العرب يتوقّد ذكاءا.

و قال أبو جعفر بن الزبير: كان السهيلى واسع المعرفه، غزير العلم، نحوياً متقدّما لغوياً، عالما بالتفسير و صناعه الحديث، عارفا بالرجال والانساب، عارفا بعلم الكلام، وأصول الفقه، حافظا للتاريخ القديم والحديث، ذكيّا نبيها.]و «العلقمى» و من سبّها

كفر، وإنّ من صلّى عليها فقد صلى على أبيها

[الروض الأنف: السهيلى 328:6، فقد مرّ تخريجه فى حديث أبى لبابه.]

هر كس بر فاطمه صلوات بفرستد همانا بر پدر او صلوات فرستاده است.

درباره ى خانه ى فاطمه تعبير جالبى وجود دارد كه، در اين بحث اضافه مى گردد، اين تعبير درباره ى بيت فاطمه مى باشد، همان بيتى كه سر فصل كتابها و دفترهاى از فضائل و مناقب گرديده، همان بيتى كه آنهمه در وصف او تاكيد و در رعايت حرمت او سفارش گرديده، آرى همان بيتى كه طبق نص صريح و صحيح

[المصنّف: ابن ابى شيبه 432:7، رقم 37045، انساب الاشراف 586:1، طبع دارالمعارف- القاهره.. به فصل سوم كتاب ص 62 مراجعه شود.]روزى مورد هجوم قرار گرفت.

و گمان مى رود و شايد هم چنين باشد كه اگر پيامبر اينهمه تأكيد و سفارش نمى نمود اهل بيت او اينچنين مورد ستم و آزار قرار نمى گرفتند.

اين حجر عسقلانى در شرح خود بر بخارى در ترجمه ى بيت «خديجه عليهاالسلام» تحت عنوان «بيتها فى الجنه» كلامى را از سهيلى نقل مى نمايد، كه نقل آنرا بدون فائده نمى دانيم.

قال السهيلى:

لذكر «البيت» معنى لطيف، لانها كانت ربه «بيت» قبل المبعث ثم صارت ربه «بيت» فى الاسلام منفرده به، فلم يكن على وجه الارض فى اول يوم بعث النبى بيت اسلام إلا بيتها، و هى فضيله ما شاركها فيها ايضا غيرها و جزاء الفعل يذكر غالبا بلفظه و ان كان اشرف منه، فلهذا جاء فى الحديث بلفظ «بيت» دون لفظ «القصر» انتهى.

براى بيت معنائى جالب وجود دارد، خديجه قبل از مبعث صاحب خانه اى بود كه آن خانه بعد از مبعث پيامبر تنها بيت و خانه ى اسلام گرديد، و در روى زمين خانه اى ديگر نبود كه خدا را اينچنين پرستش نمايند، پس ابتداى اسلام از اين بيت به ساير نقاط عالم منتشر گرديد، و اين فضيلتى است كه هيچ خانه ى ديگر در آن شريك نمى باشد.

و اينكه خداوند ميخواهد در بهشت به خديجه بيتى عنايت نمايد بواسطه ى همان بيت اول اسلام مى باشد كه خديجه آنرا در اختيار دين خدا قرار داده است، و اين همان معنائى مى باشد كه در جزاى فعل در كلام آورده مى شود، اگر چه جزاى فعل بالاتر و بهتر بوده باشد، و به اين خاطر است كه خداوند در بهشت به خديجه بيتى عنايت مى فرمايد، نمى فرمايد كه به خديجه قصر عطا مى نمائيم، بلكه مى فرمايد ما در جنّت به خديجه بيت اعطاء مى نمائيم.

ابن حجر پس از بيان اين كلام سهيلى مى گويد:

و فى ذكر البيت معنى آخر، لان مرجع «اهل بيت النبى» إليها، لما ثبت فى

تفسير قوله تعالى: (انما يريد الله ليذهب عنكم الرجس اهل البيت) قالت ام سلمه: لمّا نزلت دعا النبى فاطمه و عليا والحسن والحسين، فجلّلهم بكساء، فقال: اللهم هؤلاء اهل بيتى- الحديث.

ابن حجر مى گويد: براى بيت معنائى ديگر مى باشد و آن اين است كه بگوئيم: بيت منزل و مأواى اهل بيت پيامبر مى باشد كه به آن منتهى مى گردند، همانطوريكه قرآن به آن اشاره مى كند، زمانى كه آيه ى تطهير نازل گرديد پيامبر فاطمه و على و حسنين عليهم السلام را در تحت كساء قرار داده و فرمود: خداوندا اينان اهل بيت من مى باشند...

أخرجه الترمذى و غيره، و مرجع «أهل البيت» هؤلاء إلى «خديجه»، لأن «الحسنين» من فاطمه و «فاطمه» بنتها، و عليّا نشأ فى بيت خديجه و هو صغير، ثم تزّوج بنتها بعدها، فظهر رجوع أهل البيت النبوى إلى خديجه دون غيرها

[فتح البارى 138:7، ط. دارالمعرفه- بيروت مع اشراف عبدالعزيز بن عبدالله بن باز.]

حال كه اين منقبت در بيت فاطمه بيان گرديد فراموش نگردد، كه روزى همين بيت نعره ى جهورى ابن صهاك را در خود شنيد كه فرمان آتش در آنرا صادر گردانيد!

و يسمعان صوت ابن صهاك حيث يقول: احرقوا الدار بمن فيها، و بباب دارها مسمار

[المواهب اللدنيه بالمنح المحمّديه- القسطلانى 409:3، الدرّه الثمينه فى تاريخ المدينه- ابن النجّار: 205، و فيه: «إنّ عائشه كانت تسمع صوت الوتر و المسمار يضرب فى بعض الدور المطنبه بمسجد النبى (ص)، فترسل اليهم ان لاتؤذوا رسول الله (ص) و ما عمل على بن ابى طالب مصراعى داره إلّا بالمسمار توقّيا لذلك.

و القسطلانى المتوفّى 923 ه هو الشارع لصحيح البخارى المسمّى ب «ارشاد السارى» و ابن النجّار المتوفّى سنه 643 ه هو الحافظ البارع، محدّث العراق مؤرّخ العصر، كان إماما ثقه، حجّه، مقرئا، مجوّدا، حلو المحاضره، كيّسا، متواضعا، من أعيان الحفّاظ الثقات مع الدّين والصيانه والنُسك والفهم وسعه الرّوايه- سير أعلام النبلاء 131:23، رقم 98. الوافى بالوفيّات 9:5، رقم 1963. تذكره الحفّاظ 1428:4، رقم 1140.]

آرى بر روى باب بيت فاطمه مسمارى قرار گرفته بود كه روزى بخاطر رعايت مصالحى برآن نصب گرديده بود.

روزگارى گذشت كه ساكنان آن بيت چشم فلك را بدرد، و ناله زار و حزين را از دل سنگ بيرون آورند.

و اكنون دانستى كه سرّ آن مسمار در باب بيت فاطمه كى و در كجا و چگونه داستان غمش در قلب و سينه ى محزون شيعه كوبيده گرديد...

سخن از تعمير ديوار و حفظ كنز طفلان يتيم بود، و اكنون سخن از بيت فاطمه است، او كه خود جلالتى بموازات جلالت خاتم، و سرّ مكنون عالم غيب و شهود بود.

اگر ديوارى بدون نام و نشان مورد احترام قرار گرفت، از ديوار خانه ى صاحب نام مدينه، سفره دار ارامل و ايتام، و كاشف الكروب عن وجه رسول الله، كه در ميان خانه هاى اهل مدينه به قداستى دوصد چندان مى درخشيد، بمراتب بايد بهتر و جانانه تر محافظت مى گرديد.

برترى بيت فاطمه بر روضه ى رسول الله


يكى از ويژگيهاى مهم بيت فاطمه فضيلت او بر روضه ى رسول خدا مى باشد، علماى مذهب اين خصوصيت را براى بيت فاطمه بخوبى شناخته و بدان رهنمون گرديده اند، اسرار حقيقتى مكنون كه تمامى صاحبان خرد و انديشه با هزاران اميد و آرزو به خفاى آن سر مكنون دست توسل مى گشايند.

از فضيلت و برترى بيت فاطمه بر تمامى بيوت انبياء در مجامع سنّى ذكرى بميان آمد، اكنون به قسمتى از روايات اماميه در اين زمينه اشاره مى نمائيم:

1- عن معاويه بن وهب، قال: قلت لأبى عبدالله عليه السلام هل قال رسول الله صلى الله عليه و آله ما بين بيتى و منبرى روضه من رياض الجنه؟

قال: نعم.

و قال: بيت على و فاطمه عليهماالسلام ما بين البيت الذى فيه النبى صلى الله عليه و آله إلى الباب الذى يحاذى الزقاق إلى البقيع...

[الكافى: 555:4- 556، الوسائل 542:3.]

ترجمه: ابن وهب مى گويد از امام صادق پرسيدم آيا رسول خدا چنين فرموده: كه ما بين خانه و منبر من باغى از باغهاى بهشت است؟ حضرت صادق فرمود: آرى، و آنجا خانه ى على و فاطمه مى باشد، و حدّ آن چنين مى باشد كه از قبر پيامبر صلى الله عليه و آله تا درب محازى كوچه اى مى باشد كه به بقيع مى رسد.

2- عن جميل بن دراج، قال: قلت لأبى عبدالله عليه السلام الصلاه فى بيت فاطمه عليهاالسلام مثل الصلاه فى الروضه؟ قال: وأفضل.

[الوسائل 542:3 باب 59 احكام مسجد.]

ترجمه: جميل مى گويد: از حضرت صادق عليه السلام پرسيدم، آيا نماز خواندن در بيت فاطمه مانند نماز خواندن در روضه ى رسول خدا مى باشد؟ آن حضرت مى فرمايند: آرى، بلكه بالاتر است.

3- عن عبدالله بن رزين، قال: كنت مجاورا بالمدينه، مدينه الرسول صلى الله عليه و آله و كان ابوجعفر عليه السلام يجى ء فى كلّ يوم مع الزوال الى المسجد، فينزل فى الصحن و يصير إلى رسول الله صلى الله عليه و آله و يسلّم عليه و يرجع إلى بيت فاطمه فيخلع نعليه و يقوم فيصلى...

[الكافى 556:4، من لايحضره الفقيه 572:2، التهذيب 8:6.

ترجمه اين روايت كه نسبتا مفصل مى باشد بدين قرار است:

عبدالله بن رزين مى گويد: من در مدينه مجاور قبر رسول خدا بودم، امام هادى عليه السلام هر روز هنگام ظهر مى آمد مسجد پيامبر وارد صحن مى گرديد، و سپس نزد رسول خدا مى رفت و به آن حضرت سلام مى داد و برمى گشت و به طرف بيت فاطمه حركت مى فرمود، و در آنجا كفشهاى خود را از پا درمى آورد و به نماز مى ايستاد و نماز مى خواند،...

ابن رزين قصد مى كند كه يك روز كه حضرت نعلين خود را از پا بيرون مى آورند رفته رفته و خاك كف نعلين او را بردارد، در آن روز كه او منتظر نشست، حضرت كفشهاى خود را از پا بيرون نمى آورند، اين كار را تكرار مى كند، ولى نتيجه اى نمى گيرد، تا اينكه از حمامى كه

حضرت براى استحمام به آنجا مى رود سراغ مى گيرد، به او مى گويند: امروز حمام اختصاص به آن حضرت دارد و كسى حق ورود به حمام را دارا نمى باشد.

و ابن رزين به حمام مى رود تا شايد بتواند كمى از خاك كف نعلين آن حضرت بردارد ولى باز مى بيند كه آن حضرت برخلاف تمامى عادات قبل خود، با مركب وارد حمام گشته و طورى به رخت كن حمام وارد مى شوند كه نيازى به نعلين نداشته باشد، و ابن رزين متوجه مى گردد كه آن حضرت تمامى اين اعمال غير عادى را براى آن بجا مى آورد تا او نتواند به مقصد و مراد خود نائل گردد.

كلمات الفقهاء در برترى بيت فاطمه


بر اساس مجموعه رواياتى كه در برترى بيت فاطمه عليهاالسلام بر روضه ى نبوى وارد گرديد، فقهاء نيز به تبع از اين نصوص به برترى و فضل بيت فاطمه بر روضه ى نبوى فتوا داده اند.

شيخ طوسى در مصباح فضل و برترى نماز در بيت فاطمه را بيان نموده

[مصباح المتهجد:710.]

مرحوم اردبيلى در مجمع الفائده والبرهان مى فرمايد: والصلاه فى بيت فاطمه افضل، و قد روى فى الكافى ان الصلاه فى بيتها افضل من الصلاه فى الروضه.

و فى روايه يونس بن يعقوب، قال: قلت: لأبى عبدالله عليه السلام: الصلاه

فى بيت فاطمه عليهاالسلام أفضل او فى الروضه؟ قال: فى بيت فاطمه.

[مجمع الفائده والبرهان 430:7.]

مرحوم سبزوارى در ذخيره نماز در بيت فاطمه را برتر دانسته و گفته است:

و فى روايه جميل، قال: قلت لأبى عبدالله عليه السلام الصلاه فى بيت فاطمه عليهاالسلام مثل الصلاه فى الروضه؟ قال: وأفضل.

[ذخيره المعاد 708:3.]

و همچنين مى فرمايد: بنابر روايت وارده اقامت در مدينه افضل از اقامت در مكه مى باشد، قال أبى الحسن عليه السلام المقام بامدينه أفضل عن المقام بمكه.

[ذخيره المعاد 284:2 و 707:3.]

و فاضل هندى در كشف اللثام مى گويد: ان الصلاه فى بيت فاطمه أفضل.

[كشف اللثام 383:1 و 275:6.]

و مرحوم صاحب حدائق نيز به بيان ادله ى برترى و فضيلت صلاه در بيت فاطمه پرداخته و ميگويد:

نماز در مسجد النبى برابر است با ده هزار نماز، و نماز خواندن در بيت فاطمه از آن برترى دارد.

الصلاه فى مسجد النبى تعدل بعشره آلاف صلاه، و عن يونس بن يعقوب، قلت لأبى عبدالله عليه السلام الصلاه فى بيت فاطمه مثل الصلاه فى الروضه؟ قال: وأفضل.

و عن جميل بى دراج، قال: سمعت ابا عبدالله عليه السلام يقول: قال رسول الله صلى الله عليه و آله ما بين منبرى و بيوتى روضه من رياض الحجنه و منبرى على ترعه من ترع الجنه، والصلاه فى مسجدى تعدل الف صلاه فيما سواه من المساجد إلا مسجد الحرام، قال جميل: قلت له: بيوت النبى و بيت على منها؟ قال نعم و أفضل.

[الحدائق الناضره 417:17.]

و نظير اين كلمات در كتابهاى فقهى ديگر بزرگان دينى بوضوح ملاحظه مى گردد.

[جواهر الكلام 105:20، جامع المدارك 555:2.]

اكنون كه سخن ما به اينجا منتهى گرديد، مناسب ديگر لازم آمد تا اشاره اى به ماجراى باور نكردنى وقايع بيت فاطمه و تعمير ديوار خانه ى او از زبان معمار تخريب گر آن واقعه داشته باشيم.

/ 13